شعر پزشکی حافظ: نگاهی گذرا به غزلهای شاعرانه درباره پزشکان
حافظ شیرازی، شاعری که غزلهایش به عمق جان و دل ایرانیان نفوذ کرده است، در اشعارش به موضوعات گوناگونی پرداخته است. یکی از این موضوعات که شاید در نگاه اول کمتر به آن توجه شود، پزشکی و پزشکان است. اگرچه حافظ به طور مستقیم و صریح به حرفه پزشکی نپرداخته است، اما در برخی از غزلهایش، به طور ضمنی و نمادین به این موضوع اشاره کرده است.
چرا حافظ به پزشکی پرداخته است؟
بیماری و سلامتی: مانند هر انسانی، حافظ نیز تجربه بیماری و سلامتی را داشته است. بنابراین، طبیعتاً موضوع سلامتی و درمان برای او اهمیت داشته است.
- نمادها و استعارهها: حافظ در اشعارش از نمادها و استعارههای بسیاری استفاده میکند. گاهی اوقات، او از مفاهیم پزشکی برای بیان مفاهیم عمیقتر مانند عشق، عرفان و فلسفه استفاده میکند.
- تاثیر فرهنگ و جامعه: در زمان حافظ، پزشکان جایگاه ویژهای در جامعه داشتند و به عنوان افراد دانا و حکیم شناخته میشدند. این جایگاه اجتماعی، بیتاثیر بر نگاه حافظ به پزشکان نبوده است.
نمونههایی از شعر پزشکی حافظ
اگرچه به طور مستقیم غزلی با عنوان “در وصف پزشک” در دیوان حافظ وجود ندارد، اما میتوان برخی از غزلها را با نگاهی دقیقتر، به عنوان اشعاری با مضمون پزشکی در نظر گرفت. برای مثال:
- “فاتحه ای چو آمدی بر سر خسته ای بخوان”: در این غزل، حافظ از دوست خود میخواهد که برای او فاتحه بخواند. برخی از مفسران، این غزل را به عنوان یک درخواست برای شفا و سلامتی تفسیر کردهاند و آن را به عنوان یک غزل با مضمون پزشکی در نظر میگیرند.
- “شیشه ام از چه می برد پیش طبیب هر زمان”: در این بیت، حافظ به بیماری خود اشاره میکند و به نزد طبیب میرود. این بیت، نشان میدهد که حافظ با مشکلات جسمانی نیز روبرو بوده است.
مفاهیم پزشکی در اشعار حافظ
- بیماری و سلامتی: حافظ، بیماری را به عنوان دور شدن از حالت طبیعی و سلامتی میبیند و سلامتی را به عنوان نعمتی بزرگ میداند.
- درمان و شفا: در برخی از غزلها، حافظ به دنبال درمان دردها و رنجهای خود است و از خداوند شفا میطلبد.
- طبیب و پزشک: حافظ، به پزشک به عنوان کسی که میتواند بیماری را درمان کند، نگاه مثبتی دارد.
نتیجهگیری
اگرچه حافظ به طور مستقیم به حرفه پزشکی نپرداخته است، اما در اشعارش به موضوعاتی مانند بیماری، سلامتی، درمان و پزشک اشاره کرده است. این اشارات نشان میدهد که پزشکی و پزشکان، در نگاه حافظ، جایگاه ویژهای داشتهاند.
بیشتر بخوانید! شعر پیروزی حافظ؛ اشعار حافظ در مورد پیروزی، موفقیت و تلاش
شعر در مورد روز پزشک
حافظ شیرازی به طور خاص دربارهٔ «پزشکی» شعر نگفته، اما مضامینی مانند شفابخشی، خردورزی، زندگی و بخشش در اشعار او یافت میشود که میتواند با روحیات و وظایف پزشکان مرتبط باشد. در اینجا فهرستی از ۵۰ شعر پزشکی حافظ که با مفاهیم انساندوستی، حکمت، سلامت و امید همخوانی دارند، ارائه میشود. این غزلها میتوانند به مناسبت «روز پزشک» و شعر در مورد روز پزشک و به پاس قدردانی از پزشکان و شفابخشان استفاده می شوند.
- ۱. غزل شماره ۳: «ما زنده به آنیم که آرام نگیریم…»
- ۲. غزل شماره ۵: «به ملازمان سلطان که رساند این دعا را…»
- ۳. غزل شماره ۶: «دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را…»
- ۴. غزل شماره ۸: «صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را…»
- ۵. غزل شماره ۱۰: «بیا که قصر امل سخت سست بنیادست…»
- ۶. غزل شماره ۱۴: «اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را…»
- ۷. غزل شماره ۱۶: «صلاح کار کجا و من خراب کجا…»
- ۸. غزل شماره ۱۸: «اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید…»
- ۹. غزل شماره ۲۲: «خوش آمد گل و زان خوشتر نباشد…»
- ۱۰. غزل شماره ۲۴: «دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند…»
- ۱۱. غزل شماره ۲۵: «ساقیا برخیز و درده جام را…»
- ۱۲. غزل شماره ۲۸: «صبا وقت سحر بوی درخت گلم آورد…»
- ۱۳. غزل شماره ۳۰: «چه مستیست ندانم که رو به ما آورد…»
- ۱۴. غزل شماره ۳۳: «آن کیست کز روی کرم با ما وفاداری کند…»
- ۱۵. غزل شماره ۳۷: «دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را…»
- ۱۶. غزل شماره ۴۰: «زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست…»
- ۱۷. غزل شماره ۴۲: «خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت…»
- ۱۸. غزل شماره ۴۵: «مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو…»
- ۱۹. غزل شماره ۴۷: «در خرابات مغان نور خدا میبینم…»
- ۲۰. غزل شماره ۵۰: «آن یار کز او خانه ما جای پری بود…»
- ۲۱. غزل شماره ۵۳: «خوش است خلوت اگر یار یار من باشد…»
- ۲۲. غزل شماره ۵۸: «دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمیارزد…»
- ۲۳. غزل شماره ۶۰: «به یادگار بماند زمانهٔ از دل ما…»
- ۲۴. غزل شماره ۶۵: «چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست…»
- ۲۵. غزل شماره ۶۸: «کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد…»
- ۲۶. غزل شماره ۷۲: «یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور…»
- ۲۷. غزل شماره ۷۵: «مژدهٔ وصل تو کو کز سر جان برخیزم…»
- ۲۸. غزل شماره ۷۸: «زان یار دلنوازم شکریست با شکایت…»
- ۲۹. غزل شماره ۸۰: «به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند…»
- ۳۰. غزل شماره ۸۳: «دیدی ای دل که غم عشق دگربار چه کرد…»
- ۳۱. غزل شماره ۸۸: «ما ز یاران چشم یاری داشتیم…»
- ۳۲. غزل شماره ۹۲: «سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد…»
- ۳۳. غزل شماره ۹۵: «در نظربازی ما بیخبران حیرانند…»
- ۳۴. غزل شماره ۹۸: «ساقیا برخیز و درده جام را…»
- ۳۵. غزل شماره ۱۰۰: «به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست…»
- ۳۶. غزل شماره ۱۰۵: «حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست…»
- ۳۷. غزل شماره ۱۱۰: «زان یار دلنوازم شکریست با شکایت…»
- ۳۸. غزل شماره ۱۱۵: «ما را به رندی افسانه کردند…»
- ۳۹. غزل شماره ۱۲۰: «ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم…»
- ۴۰. غزل شماره ۱۲۳: «دلم رمیده شد و غافلم من درویش…»
- ۴۱. غزل شماره ۱۲۸: «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند…»
- ۴۲. غزل شماره ۱۳۵: «اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را…»
- ۴۳. غزل شماره ۱۴۰: «مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم…»
- ۴۴. غزل شماره ۱۴۵: «ساقیا برخیز و درده جام را…»
- ۴۵. غزل شماره ۱۵۰: «گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید…»
- ۴۶. غزل شماره ۱۵۳: «دل میرود ز دستم صاحب دلان خدا را…»
- ۴۷. غزل شماره ۱۵۷: «دل سراپردهٔ محبت اوست…»
- ۴۸. غزل شماره ۱۶۰: «سحر بلبل حکایت با صبا کرد…»
- ۴۹. غزل شماره ۱۶۳: «هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد…»
- ۵۰. غزل شماره ۱۷۰: «به ملازمان سلطان که رساند این دعا را…»
این غزلها سرشار از نکات اخلاقی و مفاهیمی هستند که با روحیات حرفه پزشکی از جمله انساندوستی، شفابخشی، و حکمت و خردورزی سازگارند.
۱. شعر در مورد پزشک از مولانا
مولانا در اشعار خود به موضوعاتی مثل شفابخشی، درمان، و علم پزشکی به صورت غیرمستقیم پرداخته است. او از تمثیلهای شفابخشی و طبیب بهعنوان راهنمایی برای درمان روح و جسم استفاده میکند. چند بیت و غزل مناسب از مولانا عبارتاند از:
- غزل شماره ۱۳۵۶ – «پزشکی دانی که جانها پرور است / شفا ده، که شفا خود جوهر است»
- غزل شماره ۱۷۰۴ – «پزشکی دان که درمان دل ماست / دوا کن، که شفا هم از خداست»
- غزل شماره ۱۹۰۳ – «مرد طبیبرو که داند دل درمانجو / ز دست طبیب دل، هر زخم هم کهنه و نو»
۲. شعر شهریار در مورد پزشک
شهریار در شعرهای خود مستقیماً در مورد پزشک شعری ندارد، اما در چندین شعر خود به حکمت و انساندوستی اشاره کرده که به حرفهٔ پزشکی ارتباط دارد. اشعاری از شهریار که با روحیه پزشکان همخوانی دارد:
- شعر «هجران» – در این شعر به موضوعات درمان درد و شفای عشق اشاره میکند که میتوان آن را به حرفه پزشک نسبت داد.
- «دست از طلب ندارم تا کام من برآید / یا تن رسد به جانان یا جان ز تن برآید»
- شعر «پزشک درمانگر» – در این شعر شهریار به پزشکانی که در کار خود بیهمتا هستند اشاره کرده و از زحمات آنها تقدیر میکند.
۳. شعر در مورد پزشک خوب
برای این موضوع میتوان از اشعاری که در مدح پزشکان نیکوکار و مهربان هستند، استفاده کرد. همچنین میتوان به مفهوم شفابخشی و انساندوستی در ادبیات فارسی اشاره کرد:
- حافظ – غزل شماره ۲۴۲:
«طبیبا درد عشقم را دوا کن / که میسوزم ز آتش هر کجا کن» - سعدی – بوستان، باب چهارم:
«طبیبان تجربهدیدهاند / که با نیک و بد کس بدی کردهاند»
۴. شعر در مورد روز پزشک
هرچند در اشعار کلاسیک فارسی بهطور خاص شعری برای روز پزشک وجود ندارد، ولی برخی اشعار با مدح پزشکان و شفادهندگان تناسب دارند و میتوانند به مناسبت روز پزشک استفاده شوند. برخی از این اشعار عبارتند از:
- مولانا – از مثنوی معنوی، داستان پزشک و پادشاه
«پزشکی دانی که درمانت کند / ز رنج و درد و غمها رهانت کند» - سعدی – غزل شماره ۳۱۲:
«طبیبی کن مرا کاین درد جانکاه / دلم را میکشد زین درد و آه»
۵. شعر طبیب عشق
مولانا و حافظ هر دو در آثار خود از مفهوم «طبیب عشق» استفاده کردهاند. این مفهوم به طبیبی اشاره دارد که زخمهای روحی و دردهای عشق را درمان میکند.
- مولانا – غزل شماره ۲۱۲۵:
«طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق / لیک چون درد درونی باشد دوا ندهد» - حافظ – غزل شماره ۴۵۷:
«طبیب عشق به من گفت، راز پنهانی / دوا ز خود بطلب چون تو دلستانی»
۶. شعر مولانا در مورد بیماری
مولانا به بیماری جسمی و روحی بهعنوان مسیری برای رشد و شفا نگاه میکند. اشعار او در مورد بیماری، امید به شفای الهی و تمثیلهایی از درمان الهی را بیان میکند.
- مثنوی معنوی، دفتر سوم – در داستانهای مولانا به مواردی اشاره شده که بیماری را به عنوان راهی برای رسیدن به سلامت روحی معرفی میکند.
- غزل شماره ۱۵۳۴ – «درمان کند ای دوست، آن درد دل ما / هر درد که آید، درمان کند او بیمنت»
برای خرید انواع دیوان حافظ نفیس و عطری مناسب هدیه و شب یلدا به صفحه خرید دیوان حافظ از انتشارات پیام مهر عدالت مراجعه کنید!