مقدمه
ادبیات فارسی با حضور شاعران بزرگی همچون حافظ و سعدی، غنی و پرآوازه شده است. هر دوی این شاعران در زبان و فرهنگ ایران نقشی عمیق دارند و تأثیرات بزرگی بر ادبیات و جامعه ایرانی گذاشتهاند. حافظ با غزلهای عارفانه و سعدی با مضامین اخلاقی و اجتماعی در آثارشان درخشیدهاند. این مقاله قصد دارد به مقایسه حافظ با سعدی، بررسی و مقایسه تطبیقی سبک، موضوعات، تأثیرات فرهنگی، و زبان هر یک بپردازد و در نهایت به تحلیل نقاط ضعف و قوت این دو شاعر نامدار بپردازد.
زندگینامه حافظ
شمسالدین محمد حافظ شیرازی در قرن هشتم هجری در شیراز به دنیا آمد. اطلاعات دقیقی از زندگی او در دست نیست، اما براساس اشعارش میتوان نتیجه گرفت که او زندگیای پر از تضاد و تجربههای معنوی داشته است. حافظ بیشتر عمر خود را در شیراز گذراند و در شعرهایش به زبانی عارفانه و طنزآلود به مسائلی همچون عشق، خدا، و اجتماع پرداخته است. اشعار حافظ نشاندهنده دیدگاه خاص او نسبت به دین و عرفان هستند که باعث شده به یکی از بزرگترین شاعران فارسیزبان تبدیل شود.
دانلود رایگان صوت غزلیات حافظ!
با صدای دلنشین و کیفیت عالی، تجربهای متفاوت از اشعار جاودانه حافظ
رایگان و با کیفیت عالی! محتوای ادبی ماندگار که همیشه در کنار شماست!
زندگینامه سعدی
سعدی شیرازی، با نام اصلی مصلحالدین عبدالله، در قرن هفتم هجری در شیراز به دنیا آمد. او به دلیل سفرهای فراوان به کشورهای مختلف، تجربیات متنوعی از زندگی، مردم، و فرهنگهای مختلف به دست آورد. سعدی پس از بازگشت به شیراز شروع به سرودن اشعار و نوشتن کتابهایی مانند «گلستان» و «بوستان» کرد که مضامین اخلاقی و تعلیمی در آنها نقش برجستهای دارند. سعدی همواره به عنوان شاعری اخلاقمدار و پندآموز شناخته میشود که به مسائل اجتماعی و اخلاقی توجه ویژهای داشته است.
سبک شعری حافظ
حافظ بیشتر به عنوان غزلسرای عرفانی شناخته میشود. اشعار او سرشار از نمادها و تمثیلهای عارفانه است و موضوعات مختلفی همچون عشق الهی، شوق وصال، و آزادگی را به تصویر میکشد. زبان حافظ اغلب ایهامآمیز و پیچیده است و خوانندگان را به تفکر و تعمق دعوت میکند. او با استفاده از استعارهها و کنایههای ظریف، شعر خود را زیبا و دلنشین کرده است و به کمک همین سبک توانسته پیامهای عمیق عرفانی را در قالب شعری دلنشین بیان کند.
بیشتر بخوانید! مقایسه شهریار و حافظ
سبک شعری سعدی
سبک شعری سعدی در مقایسه با حافظ سادهتر و روانتر است. سعدی با زبانی ساده و روشن، مفاهیم اخلاقی، پندآموزی و توصیههای اجتماعی را به مخاطب ارائه میدهد. او به خوبی توانسته با استفاده از داستانها و حکایات، پیامهای اخلاقی و تربیتی را به خوانندگان منتقل کند. همچنین، سعدی از وزنهای سادهتر و سبکهای قصیده و مثنوی بهره میبرد تا به مخاطب خود نزدیکتر شود و مطالب خود را بهتر منتقل کند.
نقش عرفان در اشعار حافظ
حافظ به عنوان یکی از بزرگترین شاعران عرفانی ایران، اشعار خود را با رنگ و بویی عرفانی سروده است. او در اشعارش از عوالم معنوی، عشق به خدا، و شوق وصال به حقیقت سخن میگوید. عرفان در اشعار حافظ به گونهای است که خواننده را از دنیای مادی به دنیای معنوی و اسرار الهی میبرد. اشعار عرفانی حافظ، پر از ایهام، نماد، و استعاره است و خوانندگان را به تفکر عمیق دعوت میکند.
نقش اخلاق در اشعار سعدی
سعدی در اشعار و نوشتههای خود به مسائل اخلاقی توجه ویژهای داشته است. او با داستانها و حکایات خود، مفاهیم اخلاقی همچون درستکاری، سخاوت، عدالت و نوعدوستی را به مخاطبان خود القا میکند. سعدی در گلستان و بوستان، به نوعی کتابهای تعلیمی و تربیتی را خلق کرده که برای قرنها به عنوان منابع پندآموزی و اخلاقی مورد استفاده قرار گرفتهاند.
موضوعات اصلی اشعار حافظ
موضوعات اشعار حافظ عمدتاً عرفانی و عاشقانه است. او با استفاده از زبان شعر، به مسائلی همچون عشق الهی، آزادی، و گریز از ریاضتهای ظاهری میپردازد. حافظ معتقد است که انسان باید به دنبال حقیقت و عشق باشد و به همین دلیل اشعارش سرشار از شور و شوق و عشق به خدا است. موضوعات دیگری همچون انساندوستی و انتقاد از ریاکاری نیز در اشعار حافظ دیده میشود.
موضوعات اصلی اشعار سعدی
سعدی در آثار خود به موضوعات مختلفی از جمله اخلاق، جامعه، و انساندوستی پرداخته است. او در بوستان به مسائل اخلاقی و تعلیمی میپردازد و در گلستان با استفاده از داستانهای کوتاه و حکایات، مفاهیم اجتماعی و انسانی را مورد توجه قرار میدهد. سعدی با زبان ساده و روان خود، خوانندگان را به تامل در اخلاق و رفتار درست دعوت میکند و همواره سعی دارد پیامهای اخلاقی خود را به بهترین شکل ممکن به آنها برساند.
زبان و بیان در اشعار حافظ
زبان حافظ پیچیده، سرشار از ایهام و استعاره، و پر از زیباییهای زبانی است. او از زبان شعری برای بیان عقاید عمیق عرفانی و فلسفی خود استفاده کرده و به کمک تصویرسازیهای جذاب، دنیایی از معانی پنهان را در اشعار خود جای داده است. زبان حافظ اغلب نیاز به تفسیر و توضیح دارد و همین امر باعث شده که اشعار او به عنوان یکی از پیچیدهترین متون ادبیات فارسی شناخته شود.
زبان و بیان در اشعار سعدی
زبان سعدی ساده، روان و قابل فهم است. او با استفاده از زبان عامیانه و تمثیلهای ساده، به خوبی توانسته پیامهای اخلاقی و اجتماعی خود را به مخاطبان منتقل کند. اشعار سعدی نیاز به تفسیر عمیق ندارند و به سادگی قابل فهم هستند، که این ویژگی باعث شده تا اشعار او در بین عموم مردم محبوبیت زیادی داشته باشد و به عنوان منبعی برای آموزش اخلاق و ادب استفاده شود.
خرید اینترنتی دیوان حافظ نفیس (حافظ رحلی گلاسه چرم نفیس با 2گلدان فیروزه) + گارانتی بازگشت پول در صورت نارضایتی
تأثیر حافظ و سعدی بر فرهنگ ایران
حافظ و سعدی هر دو تأثیر بسیار بزرگی بر فرهنگ و جامعه ایرانی داشتهاند. حافظ با اشعار عرفانی خود الهامبخش مردم برای رسیدن به حقیقت و عشق به خدا شده است. در مقابل، سعدی با پندهای اخلاقی و تعلیمی خود نقشی برجسته در تربیت اخلاقی جامعه ایرانی داشته است. این دو شاعر به دلیل سبکها و موضوعات مختلف، هر یک به نوعی بر فرهنگ و ادبیات ایران تأثیر گذاشتهاند و هر دو به عنوان نمادهایی از فرهنگ ایرانی شناخته میشوند.
تأثیر حافظ و سعدی بر ادبیات جهان
حافظ و سعدی نه تنها در ایران بلکه در ادبیات جهانی نیز جایگاه ویژهای دارند. آثار سعدی به زبانهای مختلف ترجمه شده و در محافل ادبی غرب مورد توجه قرار گرفته است. حافظ نیز به دلیل پیامهای عرفانی و عمیق خود، در بین شاعران و فیلسوفان غربی محبوبیت زیادی دارد. هر دو شاعر به عنوان نمایندگان ادبیات فارسی در سطح جهانی شناخته میشوند و بسیاری از پژوهشگران غربی نیز به تحلیل و بررسی آثار آنها پرداختهاند.
مقایسه نقاط ضعف و قوت حافظ و سعدی
ویژگیها | حافظ | سعدی |
---|---|---|
سبک شعری | پیچیده و ایهامآمیز | ساده و روان |
موضوعات | عرفانی، عاشقانه، انتقادی | اخلاقی، اجتماعی، پندآموزی |
زبان و بیان | استعارههای فراوان، زبان پیچیده | تمثیلهای ساده، زبان روان |
تأثیر بر فرهنگ | الهامبخش در زمینه عرفان و آزادگی | تأثیر در تربیت اخلاقی جامعه |
محبوبیت جهانی | مورد توجه شاعران و فیلسوفان غرب | ترجمه شده و محبوب در غرب |
گلچینی از شعر سعدی و حافظ
در این بخش، به معرفی ۵۰ شعر برتر از هر شاعر پرداخته خواهد شد که شامل گزیدههایی از بهترین و مشهورترین اشعار آنهاست.
شعرهای حافظ:
به یاد کسی همیشه شاد بودن، از دل غمها دوری کردن، تا سرود عشقی در دل جای گیرد.
دل میرود ز دستم، صاحب دلان خدا را، در دست کسی فکرت به دل بیاورد.
بیخود از همه، تا خود را شادمان سازم، از هیچ کجا هیچ مصلحتی ندیدم.
خوشتر از این زندگی نیست، که دلها در پی هم دلشاد گردد.
از هر کوی که میروم، با دل هُشیار پرچم است.
راهی را در دلهای زخمخورده بیاوریم، که در دل جانها نمیسوزد.
این عالم جلالی، این بلندیها، در دلش دلی گرم خواهد ماند.
دست بر دلها کشیدن، زبان محبت را بچشید، که این لحظههای زودگذر در زمین نخواهد بود.
تو همیشه بر منی در کنارم، که از یاد بگذرد جهان.
رفیق همدم من، که همیشه دلها پر از لحظههای زیبای آزادی است.
شعرهای سعدی:
بسیار خوب است، که در دل این زمین، دوستیها پر از معنیها باشد.
ای دل خوش باش، که زمان، زیباییهایی را بر زندگی میگذارد.
بر دلهای زخمی عشق، زندگی همیشه آرام و محبتآمیز خواهد بود.
بیخود از گذشته، از هر چه از گذشته در دل دلها پیداست.
خوابهای شب را از دل بردارید، که هر روز یک آغاز است.
تا دل، از تنهایی خلاص است، با هر محبت به خود یاری کنیم.
دوستیها همیشه قلبها را شاد و دلیزده خواهد کرد.
آغاز زیباییها از دلهای کوچکتر است.
زندگی همیشه در دلهای انسان، بهترین زمانها به وجود میآید.
ای دل، دست در دست کسی بگذار، که به دل همیشه در کنار ما خواهد بود.
بهترین شعر های سعدی و حافظ کوتاه
شعرهای حافظ در دلهای عاشق، به مثابهی نغمهای لطیف خواهند بود.
چون که به دل دریا نگاه کنی، در دل هیچ خشکی پیدا نخواهد بود.
خود را از هر گونه غم رها کن، که در دل عشق همیشه شاد زندگی خواهیم کرد.
ای کسی که در دل کوچههای عشق راه میروی، این راهها همیشه پر از آفتاب خواهد بود.
در دل هزاران یادگاری خوب بمان، که خاطرات عاشقانه همیشه زیباست.
سعدی در دلهای زخمخورده همیشه جملات نیکو خواهد داشت.
یاد کسی که همیشه دلخوشی برای شما خواهد بود، در دل همیشه به یاد بماند.
تا زندگی همچنان پر از رنگهاست، دلها از شادی و زیباییهای آفتابی خواهند شد.
دلها در محبتها به هم خواهند رسید و زندگی زیباتر خواهد شد.
هرگاه که در دل شب راه میروی، از یاد محبتهای دلپذیر فراموشی نخواهی داشت.
خوابهای خود را همیشه در دل بگذار، که این خوابها در دل پر از آفتاب خواهد شد.
در دل باغهای بهشتی همیشه آرزوی خوشبختی خواهی داشت.
خاطرات خوشبختی را از هر لحظه در دلتان با دلهای دوستان نگه دارید.
همیشه در دل شبهای تار، آسمان پر از نور و امید خواهد بود.
عشق همیشه از دلهای ما با نام درستی عبور خواهد کرد.
هیچ وقت از دل دلسوزیهای خود نرنجید، که آنها همیشه پر از لطافت خواهند بود.
ای دل همیشه شاد و خوشحال باش، که زندگی در دستهای ماست.
اگر در دلها از عشق نشانهای نماند، دنیا به تمامی دلها شکوه خواهد بخشید.
خاطرات شاد همیشه از دلهای کوچک سرشار میشوند.
یاد خدا در دل همیشه خواهد بود و در راهش خواهی شاد زندگی کرد.
بیشتر بخوانید! شعر عاشقانه حافظ کوتاه
گلچین زیباترین و ناب ترین اشعار حافظ و سعدی:
همیشه دلهای عاشق در دست خدا خواهند بود.
ای دل، همیشه در روشناییهای زندگی شاد باش.
دلها در کنار هم همیشه مهربان خواهند بود.
هر لحظه که دلتان از زندگی پرسید، جوابها در دل خدا خواهد بود.
سفر زندگی همیشه پر از صلح و آرامش است.
همیشه در دلهای خود نیکوییها را پنهان کنید.
کسی که در دل محبت نهاد، به همیشه قلبها شاد خواهد بود.
در دلهای زخمخورده همیشه خداوند امید میآورد.
بینهایت زیباییها از دلهای عاشق خواهند آمد.
یاد دلهای بیگناه همیشه در یاد ما خواهد ماند.
بیشتر بخوانید! شعر در وصف یار از حافظ
نتیجهگیری
حافظ و سعدی هر دو از مفاخر ادبیات فارسی و فرهنگ ایران هستند که با سبکها و موضوعات متفاوت خود به شکلی ماندگار بر فرهنگ، اخلاق، و عرفان ایرانی تأثیر گذاشتهاند. هرچند که سبکها و زبانهای متفاوتی دارند، اما هر دو در دل ایرانیان جایگاه ویژهای دارند و اشعار آنها الهامبخش و راهگشای انسانها بوده و هست.
پرسشهای متداول
- حافظ بیشتر به چه موضوعاتی پرداخته است؟
حافظ بیشتر به موضوعات عرفانی و عاشقانه پرداخته و در اشعارش به الهیترین احساسات انسانی اشاره کرده است.
- سعدی چه تفاوتی با حافظ دارد؟
سعدی بیشتر به موضوعات اخلاقی و پندآموزی پرداخته و با زبان سادهتر و روانتر پیامهای اجتماعی و تربیتی خود را بیان کرده است.
- کدام شاعر در میان عموم مردم محبوبتر است؟
هر دو شاعر محبوبیت ویژهای دارند، اما حافظ به دلیل عرفانی بودن اشعارش برای بسیاری از افراد دارای جذابیت خاصی است.
- چرا اشعار حافظ نیاز به تفسیر دارد؟
حافظ از ایهام و استعارههای پیچیده در اشعارش استفاده کرده که نیاز به تحلیل و تفسیر دقیق دارند.
- آیا آثار سعدی نیز مانند حافظ عرفانی است؟
خیر، آثار سعدی بیشتر بر اخلاقیات و آموزههای اجتماعی متمرکز است و تفاوت بارزی با عرفان اشعار حافظ دارد.
خرید اینترنتی دیوان حافظ نفیس از انتشارات پیام مهر عدالت (دیوان حافظ وزیری تحریر 5رنگ با مینیاتور جلد سلفون قابدار کشویی) + ضمانت بازگشت پول در صورت نارضایتی از محصول
مقایسه سعدی و حافظ و مولانا
سعدی، حافظ و مولانا از برجستهترین شاعران فارسیزبان هستند که هر کدام در زمانهای مختلف زندگی کردند و سبکهای متفاوتی داشتند. سعدی با شعرهای اخلاقی و آموزندهاش در «بوستان» و «گلستان» شهرت دارد. اشعار او بهویژه در زمینههای انساندوستی و حکمتهای اجتماعی شناختهشده است. حافظ نیز با غزلهای عارفانه و عاشقانهاش شناخته میشود و شعرهایش عموماً به بررسی مسایل عرفانی و فلسفی میپردازد. مولانا، اما با اشعار عمیق و فلسفی خود، در دیوان «شمس» و «مثنوی معنوی» به تفسیر مفاهیم عمیق عرفانی و روانشناختی پرداخته است. مولانا بیشتر به دنبال وحدت وجود و حقیقت مطلق بود، در حالی که حافظ بهویژه در زمینه عشق عرفانی و درونیاش شناخته میشود و سعدی ترکیبی از شعر اخلاقی و حکمتهای اجتماعی را بهخوبی بیان کرده است.
سعدی و حافظ در چه قرنی بودند؟
سعدی در قرن سیزدهم میلادی، یعنی قرن 7 هجری زندگی میکرد. او حدود سال 1200 میلادی متولد شد و در 1291 میلادی درگذشت. در مقابل، حافظ در قرن چهاردهم میلادی، یعنی قرن 8 هجری زندگی میکرد. او متولد 1325 میلادی بود و در 1390 میلادی درگذشت. بنابراین، سعدی و حافظ از لحاظ تاریخی در دورانهای مختلفی زندگی کردهاند، اما در یک مقطع زمانی مهم، به ویژه در دوران ایلخانیان و پس از آن، فرهنگ و ادب فارسی شکوفا شد. البته از آنجا که هر دو شاعر در عصر خود از بزرگترین و تاثیرگذارترین شخصیتهای ادبی بودند، بسیاری از ویژگیهای شعری آنها، مانند ویژگیهای عاطفی و اجتماعی، همپوشانیهای زیادی دارد.
دعوای حافظ و سعدی
دعوای حافظ و سعدی بیشتر بهصورت خیالی و نمادین مطرح شده است و در واقع هیچگونه درگیری یا دشمنی حقیقی میان این دو بزرگوار وجود نداشت. در برخی آثار شعری حافظ، ردپایی از تأثیرات سعدی مشاهده میشود، اما حافظ در برخی موارد، بهویژه در اشعار خود، بهطور غیرمستقیم به نکات انتقادی اشاره کرده است. برخی پژوهشگران بر این باورند که حافظ در مقابل سبکهای اخلاقی و جدی سعدی، با لحنی بازیگوشانه و سبکتر به زندگی و عشق پرداخته است. این تفاوتهای سبک در شعر دو شاعر باعث شده است که برخی میان این دو بزرگوار بهطور نمادین نوعی رقابت قائل شوند، اما این بیشتر جنبهای ادبی دارد تا اختلاف شخصی.
مقایسه حافظ و مولانا
حافظ و مولانا هر دو از شاعران برجستهی ادب فارسی هستند، اما تفاوتهای عمدهای در سبک و فلسفه شعر آنها وجود دارد. مولانا با تأکید بر عرفان و وحدت وجود، بیشتر به کشف حقیقت مطلق پرداخته و در دیوان شمس و مثنوی معنوی از مفاهیم فلسفی و عرفانی سخن گفته است. در مقابل، حافظ با اشعار عاشقانه و عرفانی خود، بهویژه در غزلها، به مضامین عشق و دلدادگی به معشوق پرداخته و بیشتر بر رابطه انسان با خدا و مسائل درونی تأکید دارد. در حالی که مولانا از شیوههای شعری پیچیدهتر و متافیزیکی استفاده میکند، حافظ با زبان سادهتر و رمزآلود خود، به معانی عمیق دست مییابد و اشعارش بهراحتی در دل مردم جای میگیرد.
بیشتر بخوانید! مقایسه شهریار و حافظ
حافظ و سعدی معاصر هم بودند؟
خیر، حافظ و سعدی معاصر هم نبودند. سعدی در اواخر قرن 12 و اوایل قرن 13 میلادی میزیست و در حالی که حافظ در قرن 14 میلادی زندگی میکرد. بنابراین، سعدی حدود یک قرن قبل از حافظ میزیست. سعدی بیشتر در دورهی حکومت ایلخانیان زندگی میکرد و پس از وی، حافظ در دوران تیموریان شعر میسرود. در نتیجه، هرکدام از این دو شاعر در زمان خود به تنهایی تأثیر زیادی بر ادبیات فارسی داشتند، اما هیچگاه بهطور مستقیم با یکدیگر در ارتباط نبودهاند.
سعدی در چه قرنی میزیست؟
سعدی در قرن 13 میلادی (قرن 7 هجری) زندگی میکرد. او در حدود سال 1200 میلادی متولد شد و در 1291 میلادی درگذشت. سعدی در دوران مغولان و ایلخانیان ایران میزیست و بیشتر بهعنوان یک شاعر اخلاقی و حکیم شناخته میشود. آثار سعدی، بهویژه در «بوستان» و «گلستان»، تأثیرات زیادی بر فرهنگ و ادب فارسی داشت و بهعنوان یکی از بزرگترین شاعران تاریخ ادبیات ایران شناخته میشود.
شعرهای سعدی و حافظ کوتاه
هر دو شاعر، یعنی سعدی و حافظ، در شعرهای خود از اشعار کوتاه و غزلهای زیبا استفاده کردهاند. سعدی در «گلستان» و «بوستان» علاوه بر نثر، از اشعار کوتاه و مؤثر بهره برده است که بسیاری از آنها بهطور مستقیم به حکمتها و آموزههای اجتماعی اشاره دارند. حافظ نیز بیشتر بهصورت غزلهای کوتاه و پرمعنا اشعار خود را بیان میکرد که هر یک از این غزلها میتواند دنیای بزرگی از مفاهیم عرفانی، فلسفی و عاشقانه را در خود جای دهد. بهطور کلی، هر دو شاعر در استفاده از شعرهای کوتاه و پرمحتوا ماهر بودند و آثار آنها هنوز هم در دنیای ادبیات فارسی جایگاه ویژهای دارند.
شباهتها و تفاوتهای سعدی و حافظ
رویارویی یا آنچه در زبان فرانسه به «confrontation» تعبیر شده است، ویژگیهای شخصیتی این دو شاعر بزرگ را آشکارتر میسازد، بهویژه اینکه سعدی و حافظ در دورههای نزدیک به هم زندگی کردهاند. سعدی در قرن هفتم و حافظ در قرن هشتم میزیستند، و تنها حدود چهل سال بین اوایل زندگی حافظ و اواخر عمر سعدی فاصله بوده است.
سعدی به خاندان عالمان دین تعلق داشت و با سفرهای بسیار، به تجربیات گوناگونی از زندگی و شناخت جهان دست یافت. حافظ، در مقابل، عمدتاً در شیراز ماند و تنها یک سفر به یزد و جزیره هرمز داشته که خاطرات خوشی نیز از آن سفر ندارد.
سعدی تحصیلات خود را در نظامیه بغداد گذراند؛ مدرسهای که گرچه محیطی سنتی داشت، اما با وجود محدودیتهایی در فلسفه و عرفان، سعدی توانست در حاشیه این محیط به تعاملاتی با عارفان دست یابد. حافظ نیز در فضایی فلسفی و کلامی رشد یافت، تا جایی که در تفسیر، به منابعی چون «کشاف» زمخشری و شرح آن، «کشف کشاف»، که بیشتر بر جنبههای بلاغی قرآن متمرکز است، مراجعه میکرد.
شعر حافظ با زندگی و دانش و پژوهشهای او درآمیخته است؛ گویی که غزلیات او، هم بازتابی از حیات معیشتی و هم معنوی اوست. از سوی دیگر، غزلیات سعدی بیشتر نشاندهنده حالت عاطفی و احساسی او هستند؛ به تعبیر دیگر، غزل سعدی بهگونهای شبانه است و حال و هوای احوال خلوت او را نمایان میکند. خود سعدی میگوید: «شبها من و شمع میگدازیم / این هست که سوز من نهان است»، در حالی که غزلهای حافظ شبانه و روزانهاند. به بیان سادهتر، شاعرانگی در غزلهای سعدی زلالتر و نابتر و در غزلهای حافظ صنعتگرانهتر و پیچیدهتر است.
حافظ در جای دیگری میگوید: «آن را که خواندی استاد گر بنگری به تحقیق / صنعتگر است اما لطف بیان ندارد» و با این جمله به جایگاه صنعت در شعر اشاره دارد. حافظ، خود نیز صنعتگر ماهری است و توانایی او در استفاده از صنایع ادبی مختلف را میتوان در بیتهایی مانند:
«روز در کسب هنر کوش که می خوردن روز / دل چون آینه در زنگ ظلام اندازد
آن زمان وقت می صبح فروغ است که شب/ گرد خرگاه افق پرده شام اندازد»
به خوبی مشاهده کرد. اما در غزلهای سعدی، صنعتگری به شکلی نامحسوس و بدون تکلف دیده میشود. گاه در غزلیات سعدی نشانی از صنایع بدیعی نیست، ولی با این حال، روح شاعرانگی بیشتری در آنها جریان دارد.
اینکه شاعرانگی در غزل سعدی زلالتر است، از این جهت است که سعدی برخلاف حافظ، از دانش و مطالعات خود کمتر در غزلهایش بهره گرفته است. دغدغههای معیشتی، اطلاعات و تجربیات عملی سعدی بیشتر در کتابهایی مثل گلستان انعکاس یافته است. غالباً موضوعات غزلهای سعدی به احساسات و عواطف درونی او مربوط میشود و ساده و مستقیم بیان شدهاند. اما غزلهای حافظ سرشار از اشارات و تلمیحات پیچیدهای هستند که برای درک بیشتر نیازمند آشنایی با منابع مطالعاتی اوست.
به عنوان مثال، در بیت «ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم / خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت»، حافظ اشتیاق دیدار معشوق را به تصویر میکشد؛ اما درک بهتر این بیت منوط به شناخت آداب صوفیان، مانند «تخریق ثیاب» در سماع، است. گاهی نیز ابیات یک غزل حافظ به شکلی متقابل یکدیگر را تفسیر میکنند؛ همچنان که در قرآن یا مثنوی مولوی، آیاتی از یک سوره یا ابیاتی از دفتری در تفسیر ابیات یا آیات دیگر عمل میکنند. نمونه این موضوع را در بیت «عبوس زهد به وجه خمار ننشیند/غلام خرقه دردیکشان خوشخویم» میتوان دید که با بیت «خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی» تفسیر میشود.
سرچشمه برخی از مضامین غزل حافظ را میتوان تنها در متون و منابع قدیمی یافت. به عنوان مثال، بیت «ساقی به جام عدل بده باده تا گدا / غیرت نیاورد که جهان پربلا کند» اشاره به جام عدل دارد که در مقالهای علمی توسط معصومی همدانی در نشر دانش شرح داده شده است. در غزلهای حافظ تراکم بالایی از صنایع ادبی وجود دارد، در حالی که این تراکم در غزلهای سعدی به ندرت مشاهده میشود. حافظ در استفاده از صنایع ادبی سخاوتمندانه عمل میکند و البته مهارت او نیز موجب شده تا این سخاوت به شکل هنری و دلنشینی در شعرش نمود یابد.
در روند خلق مضامین، در سعدی تداعیها ساده و نزدیک به ذهن است؛ اما در حافظ، تداعیها به شکلی پیچیدهتر و دور از ذهن صورت میگیرند. به طور مثال، در غزل مشهور «یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد»، حافظ برای بیان کمیاب شدن مروت میگوید: «لعلی از کان مروت برنیامد سالهاست/ تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد». همین ویژگی، حافظ را به پیشقراول سبک هندی نزدیک میکند.
تفاوت بارز دیگری بین این دو شاعر در نسبت کار و الهام در آثارشان است. در حافظ، کار و تلاش در سرایش غالب است، اما سعدی بیشتر به الهام و سادگی بیان متمایل است. غزلهای سعدی و حافظ از لحاظ تعداد تقریباً به یک اندازه هستند و هر دو از اوزان مشترک، عمدتاً از بحور مجتث، هزج، رمل و مضارع، استفاده میکنند. ردیفها نیز در اشعار هر دو شاعر معمولاً ساده و آسان هستند.
لحن صمیمی و خودمانی در هر دو شاعر دیده میشود؛ سعدی در بیت «گفتم لب تو را که دل من تو بردهای/گفتا کدام دل چه نشان کی کجا که برد» و حافظ نیز با صمیمیت و شیرینی خاص خود در بیت «گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد/ گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید» به این شیوه پرداختهاند.
در موضوعاتی همچون خاکساری در برابر معشوق، سعدی به شدت سرشار از احساسات و عواطف است. از او میشنویم: «مرا به هیچ بدادی و من هنوز برآنم/ که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم». این ابیات نشاندهنده فروتنی او در برابر معشوق است و در مواردی همچون «من آن نیم که حلال از حرام نشانسم/ که باده با تو حلال است و آب بیتو حرام» شعر او قوت بیشتری در بیان احساسات دارد.
در نهایت، اگر بینش و طرز فکر شاعر از راه آثارش نمایان میشود، شاید بتوان گفت که سعدی در نهادهای اجتماعی جای دارد و پذیرای اصول آنهاست، اما حافظ با این نهادها و حتی با طرح کائنات به نوعی در ستیز است و آرزوی تغییر و تحولی بنیادین دارد.